سلام!!
ممنون که بهم فرصت دادین تا اطلاعاتی رو در اختیارتون بذارم!!!
میشه گفت هر روز حداقل یک مطلب جدید از هفته نامه رو
میتونین ببینین!!!
هفته نامه ما شامل 4 بخش هستش:
1.اخبار داغ هفته!
(مختصر و مفید از رویداد های علمی هفته!)
2."دکتر سلام!"
(بیماری ها، روش های درمان،طب سنتی و...)
3.نه،واقعا می دونستی؟!
(شامل دانستنی ها )
4.عکسهای باحال!
(منظره،طبیعت،آزمایش علمی و...)
نظرات شما عزیزان:
چون قناعت پيشگان روح مكرم داشتن
جامه ــﮯ زيبا بر اندام "شرف" آراستن
غير لفظ آدمــﮯ " معنا ــﮯ آدم " داشتن
قطره ــﮯ اشكـﮯبه شبها ــﮯ عبادت ريختن
بر نگين گونه ها الماس شبنم داشتن
نيمشب ها گردشــﮯ مستانه در باغ نياز
پاكــﮯعيســﮯ گزيدن عطر مريم داشتن
با صفا ــﮯ دل ستردن اشك بــﮯتاب يتيم
در مقام كعبه چشمــﮯ هم به زمزم داشتن
تا برآيد عطر مستــﮯ از دل جام نشاط
در گلاب شادمانــﮯ شربت غم داشتن
مهتر رمز بزرگــﮯ در بشر دانــﮯ كه چيست؟
مردم محتاج را بر خود مقدم داشتن
مهلت ما اندک است وعمر ما بسیار نیست
در چنین فرصت مرا با زندگــﮯ پیکار نیست
سهم ما چون دامنــﮯ گل نیست در گلزار عمر
یار بسیار است اما مهلت دیدار نیست
آب و رنگ زندگــﮯ زیباست در قصر خیال
جلوه ــﮯاین نقش جز بر پرده ــﮯ پندار نیست
با نسیم عشق باغ زندگــﮯ را تازه دار
ورنه کار روزگار کهنه جز تکرار نیست
__مهد ــﮯ سهیلــﮯ __
گفتا تو هم از معصـیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیـدار تـو باشد آرزویم
گفتا که در کو ـﮯ عـمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عـهد بندگـﮯ با حق وفا کن
گفتم به مهد ﮯ(عج) بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقـوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلـﮯ کن
گفتا تمسـک بر کتاب و هم عـمل کن
گفتم ز حق دارم تمنا ـﮯ سکینه
گفتا بشو ـﮯ از دل غبار حـقد و کیـنه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلــﮯ را با سـتم از خود مرنجـان
گفتم به جان مادرت من را دعـا کن
گفتا که جانت پاک از بهـر خـدا کن
گفتم ز هجران تو قلبـﮯ تنگ دارم
گفتا ز قول بـﮯ عـمل من ننـگ دارم
گفتم دمـﮯ با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیـده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غـم آزاد گردان
گفتا که دل با یـاد حـق آباد گردان
گفتم که شام تار دلها را سحر کن
گفتا دعـا همواره با اشـک بصـر کن
گفتم که از هجران رویت بـﮯ قـرارم
گفتا که روز وصـل را در انتظـارم
شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته
غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد
و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته
دل دریایی ما را به دریا می برد روزی
به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته
ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را
درونها میشود پر شوق و شور آهسته آهسته
نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته
کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را
ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته
فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان
ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته
به سر میآید این دوران تلخ "انتظار" آخر
و ناجی می کند اینجا "ظهور" آهسته آهسته
ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن
که او مردانه می یابد "حضور" آهسته آهسته
_________اللهم عجل لولیک الفرج_______
پاسخ:ممنون!!
که جمع مـﮯکنیم
قلبهایـﮯ است که جذب مـﮯکنیم!
پاسخ:بسیار زیبا...ممنون!!!
[ جمعه 29 فروردين 1398برچسب:پست ثابت برکه لاجوردی,
] [ 22:23 ] [ زهرا دادخواه ][